شیرمرغ تا جوراب دایناسور اینجاست | ||||||||||||||||||||||||||||
رامبد جوان متولد سال1350 در تهران، دیپلمهو مجرد میباشد.او بجز بازیگریدر زمینههایفیلمنامهنویسی، کارگردانیو ساختتیزرهایتبلیغاتیفعالیتمیکند.اولین تجربه کارگردانی او «اسپاگتی در 8 دقیقه» است .او همچنین در فیلم «سوغات فرنگ» به کارگردانی کامران قدکچیان به ایفای نقش پرداخت [ شنبه 92/4/1 ] [ 11:35 صبح ] [ درسا د.حسنی ]
[ نظرات () ]
پژمانبازغی متولد سال1353 در تهران، مجرد و فارغالتحصیلرشتهمهندسیصنایعاستو با بازیدر سریال«آژانسدوستی»چهرهشد.او برای بازی در فیلم دوئل کاندیدای بهترین بازیگر مرد از جشنواره فیلم فجر شد.آخرین کارهای او سریال های لبه تاریکی و روزهای اعتراض می باشند [ شنبه 92/4/1 ] [ 11:35 صبح ] [ درسا د.حسنی ]
[ نظرات () ]
این بیوگرافی ها رو از سایت سیستم کارگردان آوردم که کامل هستن و به علاوه درست و توش نوشته شده که بازیگرایی که با هم ازدواج کردن یا از هم جدا شدن . اونایی که ننوشته یعنی نبودن با هم . نظرتون رو بگین در این باره بی نظر نمونه همش . بیوگرافی داریوش فرهنگ : [ شنبه 92/4/1 ] [ 11:28 صبح ] [ درسا د.حسنی ]
[ نظرات () ]
به گزارش سینما خبر؛ این بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در آستانهی 2 تیر ماه سالروز تولدش در گفتوگو با خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، ادامه داد: این ایام، تولد تکتک ملت ایران است و همه شاد هستند که امیدوارم این شادی همیشه وجود داشته باشد. وی حضور مردم در انتخابات را یک حماسه بزرگ برشمرد و گفت: این حضور یک اتفاق عجیب و غریب بود. مردم ایران همیشه غیرت خودشان را نشان دادهاند. این اولین دوره انتخابات نبود و همیشه انتخابات داشتهایم اما این اولین باری بود که همه جهان دچار حیرت شدند و اکثریت آنان نیز تبریک گفتند. این بازیگر ادامه داد: مردم با تمام نقاهتها، تورمها و تحریمها در حالی که همه تصور میکردند کسی در انتخابات شرکت نمیکند اما به پای صندوقهای رای آمدند و نشان دادند، ما ملتی هستیم که اگر گوشت هم را بخوریم، استخوان هم را دور نمیاندازیم. بر اساس گزارش ایسنا، پرستویی با بیان اینکه از حضور و شور و شعف مردم بغض کرده است، خاطرنشان کرد: مردم از شان ایرانی بودن و غرور ملیشان دفاع کردند و برای دولتمردان هم روشن شد، مردم پشت ملیتشان میایستند و امیدوارم دولت یازدهم جواب قیام ملی ایران را پاسخگو و همیشه حامی ملت باشد. بازیگر «آژانس شیشهای» با بیان اینکه در چند سال سپری شده ناهنجاریهای زیادی را پشت سر گذاشتهایم، افزود: اما تقاضا دارم گلهها را کنار بگذاریم تا در سال 92 سینمای بهتری داشته باشیم و مردم عزیز را که همیشه حامی هنرمندان بودهاند را با سینما آشتی دهیم. پرویز پرستویی گفت: برای تولد خودم چیزی ندارم بگویم اما برای خلق این حماسه به تک تک مردم ایران تبریک جانانهای میگویم و آرزوی بهروزی و پیروزی روزافزون برای ملت ایران و خانواده محترم سینما دارمپرویز پرستویی گفت: به خاطر این شوری که در مردم به وجود آمده بیاییم تمام مشکلات را کنار بگذاریم و ما هم در جامعه هنریمان این دوستی را سرلوحه قرار دهیم و همدیگر را دوست داشته باشیم [ شنبه 92/4/1 ] [ 11:22 صبح ] [ درسا د.حسنی ]
[ نظرات () ]
[ شنبه 92/4/1 ] [ 11:20 صبح ] [ درسا د.حسنی ]
[ نظرات () ]
[ شنبه 92/4/1 ] [ 11:16 صبح ] [ درسا د.حسنی ]
[ نظرات () ]
سلام دوستان ... حالتون خوبه یک راست بریم سر خاطره تنگه واشی امروز ... امروز ساعت5 ما در مترو هفت تیر باید جمع میشدیم تا حرکت کنیم ... ساعت 6 حرکت کردیم و منم دنبال دوستای پارسی بلاگم چشم میچرخوندم که ی سریشون بودن ... ساعت 7:15 بما خودشون با خرج خودشون صبحونه دادن که شامل 2 تیکه نون سنگک و مربا و عسل و پنیر و کره و چایی که خیلی خوشمزه بود . ما هم که تا 10:30 تو اتوبوس اسکانیا خسته شده بودیم بالاخره ساعت 11 راه را پیش گرفتیم و ب سمت تنگه رفتیم رسیدیم در تنگه واشی کفش ها عوض شد و دمپایی پوشیدیم و بداخل اب رفتیم واقعا شدتش زیاد بود و ما بر خلاف جریان اب میرفتیم و پسر و دخترای جوون خیلی شاد بودند و جیغ میزنند و اهنگ میخونند و ... و خودشون رو با جیغ و داد و سوت خودشون رو خالی میکردند . در اول تنگه اسبهایی هست برای بردن افرادی که نمیخواهند دراب بشوند کمکشان میکردند ... منم بعد از دشواری راه و فراز و نشیب در اب به کتیبه رسیدیم که بعد عکس گرفتن یادگاری راه را پیش گرفتیم که نااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا گهان برای زرنگ بازی من از بغل جایی رفتم که کسی از ان عبور نمیکرد چشمتون روز بعد نبینه اب منو انداخت و رو به جریان خودش کرد و داش میبرد که یهو یه پسر منو از اب کشید بیرون ... خدا خیرش بده بالاخره یجا مفید واقع شدن ... من از پشت افتادم رو تخته سنگ و همه سر و شونه و کمر و... خودم درد گرفت من فقط در زمان غرق شدن به موبایل ان 8 و دوربینم فکر میکردم که چیزیش نشه خیس شد اما زود گرفتمش بعد 1 ساعت روشنشون کردم هر دورو خدارا شکر چیزیش نشد ... بعد از خروج از تنگه اول اقای دلنوا و 1 دختر 11 سالش و 2 دوقولوی 6 ماهه که پسر بودن رو به خانمش سپرد و با ما به تنگه 2 امد تنگه 2 خیلی راحت تر و کم عمق تر بود . بعد از رد شدن از تنگه 2 به سمت ابشار رفتیم که خیلی سخره نوردی داشت ... من و 4-5 تا از دخترای گروه و اقای مصداق از لای سنگها به پشت و بالای ابشار رفتیم که واقعا سنگاش پدر ادم رو در میاره هنگام بالا رفتن ازشون از اون بالای ابشار که ما و خیلی ها میرفتیم پسرها لباس خودرا در میاورده و به داخب اب شیرجه میرفتند و درسته که عمقش کم بود ولی جوونن دیگه . بعدشم اونایی که میترسیدن شیرجه بزنن مثل خانمها و اقایان به زیر ابشار میرفتند و حسابی خیس میشدند و مثه موش بیرون می اومدن . شانس ما خیلی ترقه ترکوندن .... ما ساعت2:30 بهاز گشتیم به تنگه 2 و ناهار خوردیم و ساعت 4:30 راه افتادیم و اومدیم به سمت راه خروج ... ساعت 6:40 دم اتوبوسمون و مینیبوسمون بودیم و راه افتادیم و بنده 1 ساعت پیش یعنی یه ربع به نه از اتوبوس بین راه پیاده شده و به خونه رسیدم . اما رفتن به پشت ابشار پدر زانوم رو دراورد و الانم کبود شده .و کتفمم خیلی درد میکنه .حسابی سوختم و تو این وسط بین مشکلات دم ابشار بند کولم از سنگینی پاره شد و اقای دلنوا و مصداقی یجور بهم وصلش کردن تا بخونه برسم . اخرشم بچه 2قولوهای خودش گریش دراومده بود . بعد اقای ایت ا... شاه ابادی زنگ زد حالمون رو پرسید گفتیم چرا پرسیدی گفت چون زلزله اومده نفهمیدین راس میگه اون موقع ما تو اب بودیم ================================================================================================================================================= منتظر نظراتتون هستم : درسا [ جمعه 92/3/31 ] [ 9:40 عصر ] [ درسا د.حسنی ]
[ نظرات () ]
سلام دوستان ... امروز 30 خرداد هستش و فردا 31 خرداد فردا قراره 5 دم مترو هفت تیر دور هم جمع شیم و همراه تور همنورد سلام به تنگه واشی بریم ... خیلی خوشحالم و فقط برای دیدن بچه های قدیمی و ابشارش میرم . بیشتر اردوهایی که باهاشون میرم جاهایی هستش که ابشار داره چون سبزه تو پارک ها هم هستش و این ابشار و اب بازیه که تو شهر نمیشه کرد خیلی خوشحالم که دارم میرم من حردود 2 هفته قبل از رفتن به تنگه واشی خیلی هاتونو دعوت کردم و. به لطف شما خیلیا درخواست منو قبول کردن و ازشون ممنون ... چون قراره درخواست کار بهم بدن این تورمون . خیلی دوستداشتم همتون بیاید ولی تا ساعت 4 امروز وقت دارین با 88106508 تماس بگیرین ولی حیف که دیر شد خب خیلی از همپارسی هارا میبینم امیدوارم بهمهشون خوشبگذره ... خاطراتمون رو حتما شنبه مینویسم بخونید و کیف کنید... قول میدم ================================================================================================================================================ نظر یادتون نره : درسا [ پنج شنبه 92/3/30 ] [ 6:6 عصر ] [ درسا د.حسنی ]
[ نظرات () ]
[ پنج شنبه 92/3/30 ] [ 4:0 عصر ] [ درسا د.حسنی ]
[ نظرات () ]
من موندم این سه چرخه موتوره یا خاور!؟
به نظر شما اینجا هنده یا چین؟! نردبان از نوع چینی
[ چهارشنبه 92/3/22 ] [ 2:2 عصر ] [ درسا د.حسنی ]
[ نظرات () ]
|